متن آهنگ های داریوش

ساخت وبلاگ

متن آهنگ های داریوش

 

 

 

 

متن اهنگ : آهای مردم دنیا
خواننده : داریوش
البوم : صحنه

آهای مردم دنیا
آهای مردم دنیا
گله دارم گله دارم
من از عالم و آدم گله دارم
آهای مردم دنیا
گله دارم گله دارم
من از دست خدا هم گله دارم گله دارم
شما که حرمت عشقو شکستین
کمر به کشتن عاطفه بستین
شما که روی دل قیمت گذاشتین
که حرمت دلو نگه نداشتین
فریاد من شکایت یه روح بی قراره
روحی که خسته از همه زخمی روزگاره
گلایه ی من از شما حکایت خودم نیست
برای من که از شما سوختن و گم شدن نیست
اگه عشقی نباشه آدمی نیست
اگه آدم نباشه زندگی نیست
نپرس از من چه آمد بر سر عشق
جواب من به جز شرمندگی نیست

 

 

متن اهنگ : مرا به خانه ام ببر
خواننده : داریوش
البوم : صحنه
موطن آدمی را بر هیچ نقشه ای نشانی نیست
موطن آدمی تنها در قلب کسانیست که دوستش دارند
شب آشیانه شب زده
چکاوک شکسته پر
رسیده ام به ناکجا
مرا به خانه ام ببر
کسی به یاد عشق نیست
کسی به فکر ما شدن
از آن تبار خود شکن
تو مانده ای و بغض من
از این چراغ مفردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن و
از این قفس
فروختن
چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه ام ببر
که شهر ، شهر یار نیست
مرا به خانه ام ببر
ستاره دلنواز نیست
سکوت نعره می زند
که شب ترانه ساز نیست
مرا به خانه ام ببر
که عشق در میانه نیست
مرا به خانه ام ببر
اگرچه خانه، خانه نیست !

متن اهنگ : شقایق
خواننده : داریوش
البوم : صحنه
دلم مثل دلت خونه شقایق چشام دریای بارونه شقایق
مثل مردن میمونه دل بریدن ولی دل بستن آسونه شقایق
شقایق درد من یکی دو تا نیست آخه درد من از بیگانه ها نیست
کسی خشکیده خون من رو دستاش که حتی یک نفس از من جدا نیست
شقایق وای شقایق
گل همیشه عاشق
شقایق اینجا من خیلی غریبم آخه اینجا کسی عاشق نمیشه
عزای عشق غصش جنس کوه دل ویرون من از جنس شیشه
شقایق آخرین عاشق تو بودی تو مردی و پس از تو عاشقی مرد
تو رو آخر سراب و عشق و حسرت ته گل خونه های بی کسی برد
شقایق وای شقایق
گل همیشه عاشق
دویدیمو دویدیمو دویدیم به شبهای پر از قصه رسیدیم
گره زد سرنوشتامونو تقدیر ولی ما عاقبت از هم بریدیم
شقایق جای تو دشت خدا بود نه تو گلدون نه توی قصه ها بود
حالا از تو فقط این مونده باقی که سالار تموم عاشقایی

متن اهنگ : خونه
خواننده : داریوش
البوم : صحنه
خونه این خونه ی ویرون واسه من هزار تا خاطره داره
خونه این خونه ی خالی چه روزایی رو بیادم میاره
اون روزا یادم نمیره دیوار خونه پر از پنجره بود
تا افق همسایه ی ما دریا بود ستاره بود منظره بود
خونه خونه جای بازی برای آفتاب و آب بود
پر نور واسه بیداری پر سایه واسه خواب بود
پدرم میگفت قدیما کینه هامونو دور انداخته بودیم
توی برف و باد و بارون خونه رو با قلبامون ساخته بودیم
خونه عشق مادرم بود ,
که تو باغچش گل اطلسی میکاشت
خونه روح پدرم بود ,
چیزی رو همپای خونه دوست نداشت
خونه خونه جای بازی برای آفتاب و آب بود
پر نور واسه بیداری پر سایه واسه خواب بود
سیل غارتگر اومد
از تو رودخونه گذشت
پلا رو شکست و تند زد و از خونه گذشت
دست غارتگر سیل خونه رو ویرونه کرد
پدر پیرمو کشت
مادرو دیوونه کرد
حالا من موندم و این ویرونه ها
پر خشم و کینه ی دیوونه ها
منه زخمی منه خسته منه پاک
مینویسم آخرین حرفو رو خاک
کی میاد دست توی دستم بذاره
تا بسازیم خونمونو دوباره

 

متن اهنگ : سقوط
خواننده : داریوش
البوم : صحنه
شاعر : شهیار قنبری
وقتی که گل در نمیاد
سواری اینور نمیاد
کوه و بیا بون چی چیه
وقتی که بارون نمیاد
ابر زمستون نمیاد
این همه ناودن چی چیه
سقوط من در خودمه
سقوط ما مثل منه
مرگ روزای بچگی
از روز به شب رسیدنه
دشمنیا مصیبته
سقوط ما مصیبته
مرگ صدا مصیبته
مصیبته حقیقته
حقیقته حقیقته
کسی حرف منو انگار نمی فهمه
مرده زنده ، خواب و بیدار ، نمی فهمه
کسی تنهایی رو از من نمی دزده
درد ما رو در و دیوار نمی فهمه
واسه ی تنهایی خودم دلم میسوزه
قلب امروزی من خالیتر از دیروزه
شهر تو ، شهر فرنگ
آدماش ترمه قبا
شهر من ، شهر دعا
همه گنبداش طلا
تن تو مثل تبر
تن من ریشه ی سخت
طپش عکس یه قلب
مونده اما رو درخت
بوی گندم مال من
هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من
هر چی میکارم مال تو
کوهو میذارم رو دوشم
رخت هر جنگو می پوشم
موجو از دریا میگیرم
شیره ی سنگو میدوشم
میارم ماهو تو خونه
میگیرم با دو نشونه
همه ی خاک زمینو
می شمرم دونه به دونه
اگه چشمات بگن آره
هیچکدوم کاری نداره
دنیا رو کولم میگیرم
روزی صد دفعه میمیرم
می کنم ستاره ها رو
جلوی چشات میگیرم
چشمات حرمت زمینه
یه قشنگ نازنینه
تو اگه میخوای نذارم
هیچ کسی تو رو ببینه

متن اهنگ : زندونی
خواننده : داریوش
البوم : صحنه
وقتی که دل تنگه فایدش چیه آزادی
زندگی زندونه وقتی نباشه شادی
آدم که غمگینه دنیا براش زندونه
ما بین صد ملیون بازم تنها میمونه
دنیای زندونی دیواره زندونی از دیوار بیزاره
پرنده که بالش میسوزه
دل غم به حالش میسوزه
آخه مرگه واسش رهایی
پرنده که بالش میسوزه
آدمی که شادی نداره
بخدا آزادی نداره
میکنه زندگیشو زندون
آدمی که شادی نداره
دنیای زندونی دیواره زندونی از دیوار بیزاره
هوای قفس کشنده
بیرون پر از درنده
کجا بره پرنده
دنیای زندونی دیواره زندونی از دیوار بیزاره

متن اهنگ : نازنین
خواننده : داریوش
البوم : صحنه
ای نازنین ای نازنین در آینه ما را ببین
از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده چین
از تندباد حادثه گفتی که جان در برده ایم
اما چه جان در بردنی دیریست که در خود مرده ایم
ای نازنین ای نازنین در آینه ما را ببین
از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده چین
اینجا بجز درد و دروغ هم خانه ای با ما نبود
در غربت من مثل من هرگز کسی تنها نبود
عشق و شعور و اعتقاد کالای بازار کساد
سوداگران در شکل دوست بر نارفیقان شرم باد
هجرت سرابی بود و بس خوابی که تعبیری نداشت
هر کس که روزی یار بود اینجا مرا تنها گذاشت
اینجا مرا تنها گذاشت
ای نازنین ای نازنین در آینه ما را ببین
از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده چین
من با تو گریه کرده ام در سوگ همراهان خویش
آنان که عاشق مانده اند در خانه بر پیمان خویش
ای مثل من در خود اسیر لیلای من با من بمیر
تنها به یمن مرگ ما این قصه می ماند به جا
هجرت سرابی بود و بس خوابی که تعبیری نداشت
هر کس که روزی یار بود اینجا مرا تنها گذاشت
اینجا مرا تنها گذاشت
ای نازنین ای نازنین در آینه ما را ببین
از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده
چین
ای مثل من در خود اسیر لیلای من با من بمیر
تنها به یمن مرگ ما این قصه می ماند به جا
ای نازنین ای نازنین در آینه ما را ببین
از شرم این صد چهره ها در آینه افتاده چین

متن اهنگ :  رهگذار عمر
خواننده : داریوش
البوم : صحنه
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
این حرف و معما نه تو خوانی و نه من
پس از پسففف پرده گفتگویف من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
رهگذار عمر سیری در دیاری روشن و تاریک
رهگذار عمر راهیست بر فضائی دور یا نزدیک
کس نمی داند کدامین روز می آید
کس نمی داند کدامین روز می میرد
چیست این افسانه هستی خدایا چیست
پس چرا آگاهی از این قصه ما را نیست
کس نمیداند کدامین روز می آید
کس نمیداند کدامین روز می میرد
کس نمیداند کدامین روز می آید
کس نمی داند کدامین روز می میرد
صحبت از مهر و محبت چیست
جای آن در قلب ما خالیست
روزی انسان بنده عشق و محبت بود
جز ره مهرو وفا راهی نمی پیمود
کس نمی داند کدامین روز می آید
کس نمی داند کدامین روز میمیرد
چیست این افسانه هستی خدایا چیست
پس چرا آگاهی از این قصه ما را نیست
کس نمی داند کدامین روز می آید
کس نمی داند کدامین روز می میرد

 متن اهنگ : بمان مادر
خواننده : داریوش
البوم : صحنه
همی نالم که مادر در برم نیست
صفای سایه ی او بر سرم نیست
مرا گر دولت عالم ببخشند
برابر با نگاه مادرم نیست
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
که باران بلا میباردت از آسمان بر سر
در ماتم سرای خویش را بر هیچکس مگشای
که مهمانی به غیر از مرگ را بر در نخواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
زمین گرم است از باران بی پایان خون امروز
ولی دلهای خونین جامگان در سینه ها سرد است
مبند امروز چشم منتظر بر حلقه ی این در
که قلب آهنین حلقه هم آکنده از درد است
نگاه خیره را از سنگ فرش کوچه ها بردار
که اکنون برق خون می تابد از آینه ی خورشید
دو چشم منتظر را تا به کی بر آستان خانه میدوزی
تو دیگر سایه فرزند را بر درنخواهی دید

شاعر : روزبه بمانی
آهنگ ساز : مهدی یراحی
تنظیم : ( بهنود بهزاد )
خواننده : داریوش

شب از مهتاب سر میره
تمام ماه تو آبه
شبیه عکسه یک رویاست
تو خوابیدی جهان خوابه
زمین دور تو می گرده
زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو
عجب عمقی به شب داده
تو خواب انگار طرحی از
گل و مهتاب و لبخندی
شب از جایی شروع می شه
که تو چشماتو می بندی
تو رو آغوش می گیرم
تنم سر ریزه رویا شه
جهان قد یه لالایی
توی آغوش من جا شه
تورو آغوش می گیرم
هوا تاریک تر می شه
خدا از دست های تو
به من نزدیک تر می شه
زمین دور تو می گرده
زمان دست تو افتاده
تماشا کن سکوت تو
عجب عمقی به شب داده
تمام خونه پر می شه
از این تصویر رویایی
تماشا کن ، تماشا کن
چه بی رحمانه زیبایی

شاعر : ایرج جنتی عطائی
آهنگ ساز : بابک سعیدی
تنظیم : بابک سعیدی
خواننده : داریوش
طعم خیس اندوه و اتفاق افتاده
یه آه خداحافظ ، یه فاجعه ی ساده
خالی شدم از رویا ، حسی من و از من برد
یه سایه شبیه من پشت پنجره پژمرد
ای معجزه ی خاموش ، یه حادثه روشن شو
یه لحظه ، فقط یه آه ، هم جنس شکفتن شو
از روزن این کنج خاکستری پرپر
مشغول تماشای ویرون شدن من شو
برگرد (برگرد) به برگشتن ، از فاصله دورم کن
یه خاطره با من باش ، یه گریه مرورم کن
از گرگر بی رحمه این تجربه ی من سوز
پرواز رهایی باش به ضیافته دیروز
به کوچه که پیوستی ، شهر از تو لبالب شد
لحظه آخر لحظه ، شب عاقبت شب شد
آغوش جهان رو به دلشوره شتابان بود
راهی شدنت حرفه نقطه چینه پایان بود
ای معجزه ی خاموش ، یه حادثه روشن شو
یه لحظه ، فقط یه آه ، هم جنس شکفتن شو
از روزن این کنج خاکستریه پرپر
مشغول تماشای ویرون شدن من شو

شاعر : روزبه بمانی
آهنگ ساز : علیرضا افکاری

دنیای این روزای من، هم قد تن پوشم شده
اینقدر دورم از تو که، دنیا فراموشم شده
دنیای این روزای من، درگیر تنهایی شده
تنها مدارا می کنیم، دنیا عجب جایی شده
هرشب تو رویای خودم، آغوشتو تن می کنم
آینده ی این خونه رو، با شمع روشن می کنم
هرشب تو رویای خودم، آغوشتو تن می کنم،
آینده ی این خونه رو، با شمع روشن می کنم
در حسرت فردای تو، تقویمم و پر می کنم
هر روز این تنهایی رو فردا تصور می کنم
هم سنگ این روزای من، حتی شبم تاریک نیست
اینجا بجز دوری تو، چیزی به من نزدیک نیست
هرشب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم،
آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم
هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم،
آینده ی این خونه رو با شمع روشن می کنم
دنیای این روزای من، هم قد تن پوشم شده،
اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده
دنیای این روزای من، درگیر تنهایی شده
تنها مدارا می کنیم، دنیا عجب جایی شده

بوی گندم

بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
اهل طاعونی این قبیله مشرقیم
تویی این مسافر شیشه ای شهر فرنگ
پوستم از جنس شبه پوست تو از مخمل سرخ
رختم از تاوله تنپوش تو از پوست پلنگ
بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
تو به فکر جنگل آهن وآسمون خراش
من به فکر یه اتاق اندازه تو واسه خواب
تن من خاک منه ساقهء گندم تن تو
تن ما تشنه ترین تشنهء یک قطره آب
بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
شهر تو شهر فرنگ آدماش ترمه قبا
شهر من شهر دعا همه گنبداش طلا
تن تو مثل تبر تن من ریشهء سخت
طپش عکس یه قلب مونده اما رو درخت
بوی گندم مال من هر چی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
نباید مرثیه گو باشم واسه خاک تنم
تو آخه مسافری خون رگ اینجا منم
تن من دوست نداره زخمی دست تو بشه
حالا با هر کی که هست هرکی که نیست داد میزنم
بوی گندم مال من هر چی که دارم مال من
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال من

خواننده : داریوش
آلبوم : داریوش-گوگوش
آهنگ : داریوش : سقوط
 
وقتی که گل در نمیاد
سواری اینور نمیاد
کوه و بیابون چی چیه
وقتی که بارون نمیاد
ابر زمستون نمیاد
این همه ناودون چی چیه
حالا تو دست بی صدا
دشنه ی ما شعر و غزل
قصه ی مرگ عاطفه
خوابای خوب بغل بغل
انگار با هم غریبه ایم
خوبیه ما دشمنیه
کاش من و تو می فهمیدیم
اومدنی رفتنیه
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
کسی حرف منو انگار نمی فهمه
مرده زنده , خواب و بیدار نمی فهمه
کسی تنهاییمو از من نمی دزده
درده ما رو در و دیوار نمی فهمه
واسه ی تنهاییه خودم دلم می سوزه
قلب امروزیه من خالی تر از دیروزه
سقوط من در خودمه
سقوط ما مثل منه
مرگ روزای بچگی
از روز به شب رسیدنه
دشمنیا مصیبته
سقوط ما مصیبته
مرگ صدا مصیبته
مصیبته حقیقته
حقیقته حقیقته
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود

خواننده : داریوش
آلبوم : داریوش-گوگوش
آهنگ : داریوش : سال 2000
سال سقوط,سال فرار
سال گریز و انتظار
عصر شکفتن فلز
سال سیاه دو هزار
سال سقوط عاطفه
تا بی نهایت زیر صفر
نهایت معراج ذهن
اندیشه ی تفسیر صفر
تو ذهن ماشینهای سرد
معنای عشق و احتیاج
روی نوار حافظه
یعنی یه درد بی علاج
سال به بن بست رسیدن
پنجه به دیوار کشیدن
از معنویت گم شدن
تن به غریزه بخشیدن
قبیله یعنی یه نفر
هم خونی معنا نداره
همبستگی خوابیه که
تعبیر فردا نداره
سال سقوط , سال فرار
سال گریز و انتظار
پاییز تلخ و بی بهار
سال سیاه دو هزار
سالی که خون تو رگها نیست
قلب فلزی تو سینه است
وقتی که تصویر زمان
شکستگیه آیینه است
قبیله یعنی یه نفر
هم خونی معنا نداره
همبستگی خوابیه که
تعبیر فردا نداره
تو اون روزایی که میاد
کسی به فکر کسی نیست
هرکی به فکر خودشه
به فکر فریاد رسی نیست
همه به هم بی اعتنا
حتی به مرگ هم دیگه
کسی اگه کمک بخواد
کی میدونه اون چی میگه
توی کتابای لغت
سفیده برگا همیشه
نه دشمنی نه دوستی
هیچی نوشته نمیشه
این ناگزیره واسه ما
سیر صعودی تا سقوط
همیشه قصه ی صدا
تمومه با حرف سکوت
وقتی که آیینه ی عشق
سیاه بشه زیر غبار
وقت طلوع فاجعه است
می رسه سال دو هزار


پنجشنبه ۱۳۹۶/۰۱/۱۰ 13:52 ........ عمـاد ..... | |

آهنگ های اورجینال داریوش ۳...
ما را در سایت آهنگ های اورجینال داریوش ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dariushloves3 بازدید : 596 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 21:01