متن آهنگ های داریوش اقبالی (۲)

ساخت وبلاگ

متن آهنگ های داریوش سری دوم

 

» خواننده : داریوش
» آلبوم : هم صدا
» آهنگ : خانه سرخ

خانه سرخ و كوچه سرخ است و خيابان سرخ است
عاري از خون پهنه ي برزن و ميدان سرخ است
ده به ده پرچم خشم است كه بر مي خيزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بيابان سرخ است
رو سياه است اگر اين شب مردم كش بد
تا دم صبح سحر سينه ي ياران سرخ است
با تو سرسبزي از ايثار سيه پوشان است
اي مسلط دستت از خون شهيدان سرخ است
وحشتي نيست از انبوه مسلسل داران
تا در اين دشت غرور كينه داران سرخ است
خانه سرخ و كوچه سرخ است و خيابان سرخ است
عاري از خون پهنه ي برزن و ميدان سرخ است
ده به ده پرچم خشم است كه برمي خيزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بيابان سرخ است

 

» خواننده : داریوش
» آلبوم : هم صدا
» آهنگ : خاموش نمیرید

بميريد بميريد در اين عشق بميريد
در اين عشق چو مرديد همه روح پذيريد
بميريد بميريد از اين مرگ نترسيد
كز اين خاك بر آييد سماوات بگيريد
بميريد بميريد وز اين نفس ببريد
كه اين نفس چو بندست شما همچو اسيريد
شما همچو اسيريد
يكي تيشه بگيريد پي حفره ي زندان
چو زندان بشكستيد همه شاه وا ميريد
خموشيد خموشيد خموشي دم مرگ است
همه زندگي آن است كه خاموش نميريد
كه خاموش نميريد
خموشيد خموشيد خموشي دم مرگ است
خموشيد خموشيد خموشي دم مرگ است

 

» خواننده : داریوش
» آلبوم : هم صدا
» آهنگ : پند حافظ

اين چه شوريست که در دور قمر مي بينم
همه آفاق پر از فتنه و شر مي بينم
هر کسي روز بهي مي طلبد از ايام
علت آن است هر روز بتر مي بينند
ابلهان را همه شربت ز گلاب و قند است
بوته دانان همه از خون جگر میبینم
اسب تازي شده مجروح به زير پالان
طوق زرين همه بر گردن خر مي بينم
اين چه شوريست که در دور قمر مي بينم
همه آفاق پر از فتنه و شر مي بينم
دختران را همه در جنگ و جدل با مادر
پسران را همه بد خواه پدر مي بينم
هيچ رحمي نه برادر به برادر دارد
هيچ شفقت نه پدر را به پسر مي بينم
پند حافظ بشنو خواجه برو نيکي کن
که من اين پند به از گنج گوهر مي بينم

 

» شاعر : ايرج جنتی عطائی
» آهنگ ساز : خوزه فلیسیانو
» تنظیم : واروژان
» خواننده : داریوش
» آلبوم : هم صدا
» آهنگ : وطن

وطن پرنده ی پر در خون
وطن شكفته گل در خون
وطن فلات شهيد و شب
وطن پا تا به سر خون
وطن ترانه ی زنداني
وطن قصيده ی ويراني
ستاره‌ها اعداميان ظلمت
به خاك اگر چه مي‌ريزند
سحر دوباره بر مي‌خيزند
بخوان كه دوباره بخواند
اين عشيره ی زنداني
گل سرود شكستن را
بگو كه به خون بسرايد
اين قبيله ی قرباني
حرف آخر رستن را
با دژخيمان اگر شكنجه
اگر بند است و شلاق و خنجر
اگر مسلسل و انگشتر
با ما تبار فدايي
با ما غرور رهايي
به نام آهن و گندم
اينك ترانه ی آزادي
اينك سرودن مردم
امروز ما امروز فرياد
فـرداي ما روز بزرگ ميعاد
بگو كه دوباره مي‌خوانم
با تمامي يارانم گل سرود شكستن را
بگو كه به خون مي‌سرايم
دوباره با دل و جانم
حرف آخر رستن را
بگو به ايران بگو به ايران

 

» خواننده : داریوش
» آلبوم : کهن دیارا
» آهنگ : در این بن بست

دهانت را مي‌بويند مبادا گفته باشي دوستت دارم
دلت را مي‌پويند مبادا شعله‌اي در آن نهان باشد
دهانت را مي‌بويند مبادا گفته باشي دوستت دارم
دلت را مي‌پويند مبادا شعله‌اي در آن نهان باشد
روزگار غريبي‌ست نازنين روزگار غريبي‌ست نازنين
و عشق را كنار تيرك راهبند تازيانه مي‌زنند
عشق را در پستوي خانه نهان بايد كرد
شوق را در پستوي خانه نهان بايد كرد
روزگار غريبي‌ست نازنين روزگار غريبيست نازنين
و در اين بن‌بست كج و پيچ سرما
آتش را به سوخت‌وار سرود و شعر فروزان مي‌دارند
به انديشيدن خطر مكن روزگار غريبي‌ست
آن كه بر در مي‌كوبد شباهنگام به كشتن چراغ آمده است
نور را در پستوي خانه نهان بايد كرد
دهانت را مي‌بويند مبادا گفته باشي دوستت دارم
دلت را مي‌پويند مبادا شعله‌اي بر آن نهان باشد
دهانت را مي‌بويند مبادا گفته باشي دوستت دارم
دلت را مي‌پويند مبادا شعله‌اي بر آن نهان باشد
روزگار غريبي‌ست نازنين روزگار غريبي‌ست نازنين
نور را در پستوي خانه نهان بايد كرد
عشق را در پستوي خانه نهان بايد كرد
آنك قصابانند بر گذرگاهها مستقر
با كنده و ساتوري خون آلود
و تبسم را بر لبها جراحي مي‌كنند و ترانه را بر دهان
كباب قناري بر آتش سوسن و ياس
شوق را در پستوي خانه نهان بايد كرد
ابليس پيروز مست
سور عزاي ما را بر سفره نشسته است
خداي را در پستوي خانه نهان بايد كرد
خداي را در پستوي خانه نهان بايد كرد
خداي را در پستوي خانه نهان بايد كرد
خداي را در پستوي خانه نهان بايد كرد
خداي را در پستوي خانه نهان بايد كرد
خداي را در پستوي خانه نهان بايد كرد

 

 » خواننده : داریوش
» آلبوم : کهن دیارا
» آهنگ : بپا خیزید

به پا خیزید الا ای سوگواران
الا ای وارثان سربداران
به پا خیزید اگر زخمیِ دردید
اگر با شب‌پرستان در نبردید
به پا خیزید كه نااهلان به كارند
همه مردان عاشق سربدارند
به پا خیزید
به پا خیزید به پا خیزید به پا خیزید
كشیدند تازیانه بر تن ما
نشاندند دشنه دشمن به دلها
دل بی‌كینه را بر نیزه كردند
تن گلگونه را در مسلخ و بند
به روی چشم ما شب را كشیدند
گلوی سربداران را دریدند
به پا خیزید به پا خیزید به پا خیزید
اگر فریاد ما در شب گناه است
اگر امروز دل ما بی‌پناه است
بخوان با ما سرود فتح فردا
كه فردا می‌رسد با پرچم ما
بخوان با ما سرود فتح فردا
كه فردا می‌رسد با پرچم ما
به پا خیزید به پا خیزید به پا خیزید

 

 » شاعر : ايرج جنتی عطائی
» آهنگ ساز : فرید زولاند
» تنظیم : تیگران ساکیان
» خواننده : داریوش
» آلبوم : راه من
» آهنگ : چکاوک

کـجــاي ايـن جــنـگـل شــب
پنهون مي شي خورشيدکم
پشـت کدوم ســد ســکـوت
پـر مـي کــشــي چــکـاوکم
چرا بـه من شک مي کنی
مـن کـه مـنـــم بـرای تــو
لبـریـزم از عـشــق تــو و
سـرشــارم از هــوای تــو
دسـت کدوم غزل بـدم
نـبــض دل عـاشـقـمـو
پشت کدوم بهانه باز
پنهون کنم هق هقـمو
گـریه نمی کنم نـــرو
آه نمی کـشـم بشین
حرف نمی زنـم بمـون
بغض نمی کنم ببیـن
سفر نکن خورشیدکم
ترک نکن منو نرو
نبودنت مرگه منه
راهییه این سفر نشو
نزار که عشق من وتو
اینجا به اخر برسه
بری تو و مرگ منم
رفتن تو سر برسه
گـریه نمی کنم نـــرو
آه نمی کـشـم بشین
حرف نمی زنـم بمـون
بغض نمی کنم ببیـن
نـوازشــم کــن و بـبـیــن
عشق می ریزه از صدام
صدام کــن و ببـین که باز
غنچه می دن تـرانه هام
اگر چه من به چـشـم تو
کمـم قـدیمی ام گمـم
آتشـفشـان عـشـقـمـو
دریـــای پــر تـلاطــمــم
گـریه نمی کنم نـــرو
آه نمی کـشـم بشین
حرف نمی زنـم بمـون
بغض نمی کنم ببیـن

 

» خواننده : داریوش
» آلبوم : خاموش نمیرید
» آهنگ : با من از ایران بگو

ياور از ره رسيده با من از ايران بگو
از فلات غوطه در خون بسياران بگو
باد شبگرد سخن چين ، پشت گوش پرده هاست
تا جهان آگه شود ، بی پرده از ياران بگو
شب سياهی می زند بر خانه های سوكوار
از چراغ روشن اشك سيه پوشان بگو
پرسهء يأس است در آواز اين پيتارگان
از زمين ، از زندگی ، از عشق ، از ايمان بگو
سوختم ، آتش گرفتم از رفيق نارفيق
از غريبه ، آشنا ، ياران هم پيمان بگو
ضجهء نام آواران زخمی به خاموشی نزد
از خروش نعرهء انبوه گمنامان بگو
قصه های قهرمانان قهر ويرانگر نداشت
از غم و خشم جهان ساز تهی دستان بگو
با زمستانی كه می تازد به قتل عام باغ
از گل خشمی كه می رويد در اين گلدان بگو

 

» خواننده : داریوش
» آلبوم : به من نگو دوستت دارم
» آهنگ : نیستی

چنان دل کندم از دنیا, که شکلم شکل تنهایی ست
ببین مرگ من را در خویش, که مرگ من تماشایی ست
مرا در اوج می خواهی, تماشا کن تماشا کن
دروغین بودم از دیروز, مرا امروز تماشا کن
در این دنیا که حتی ابر نمی گرید به حال ما
همه از من گریزانند تو هم بگذر از این تنها
فقط اسمی به جا مانده از آنچه بودم و هستم
دلم چون دفترم خالی قلم خشکیده در دستم
گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم
رفیقان یک به یک رفتند مرا در خود رها کردند
همه خود درد من بودند گمان کردم که هم دردند
شگفتا از عزیزانی که هم آواز من بودند
به سوی اوج ویرانی پل پرواز من بودند
گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم
به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم
رفیقان یک به یک رفتند مرا در خود رها کردند
همه خود درد من بودند گمان کردم که هم دردند
رفیقان یک به یک رفتند مرا در خود رها کردند
همه خود درد من بودند گمان کردم که هم دردند

 

» شاعر : ايرج جنتی عطائی
» آهنگ ساز : بابک بیات
» تنظیم : بابک بیات
» خواننده : داریوش
» آلبوم : به من نگو دوستت دارم
» آهنگ : جنگل

جنگل
پشت سر ، پشت سر
پشت سر جهنمه
روبرو ، روبرو
قتلگاه آدمه
روح جنگل سياه
با دست شاخه هاش داره
روحمو از من ميگيره
تا يه لحظه مي مونم
جغدا تو گوش هم مي گن
پلنگ زخمي مي ميره
راه رفتن ديگه ميسن
حجلهء پوسيدن من
جنگل پيره
قلب ماه سر به زير
به دار شاخه ها اسير
غروبشو من مي بينم
ترس رفتن تو تنم
وحشت موندن تو دلم
خواب برگشتن مي ينم
هر قدم به هر قدم
لحظه به لحظه سايهء
دشمن مي بينم
پشت سر ، پشت سر
پشت سر جهنمه
روبرو ، روبرو
قتلگاه آدمه

» خواننده : داریوش
» آلبوم : به من نگو دوستت دارم
» آهنگ : گذشته های دور

يادمه بچه بوديم تو گذشته هاي دور
اون زمون كه قلب ما پر بود از شادي و شور
روزي که تورو ديدم موهاتو بافته بودي
با گل سپيد ياس يه روبند ساخته بودي
روزي که تورو ديدم موهاتو بافته بودي
با گل سپيد ياس يه روبند ساخته بودي
بعد از اون روز قشنگ از خدا راضي شدم
از دم صبح تا غروب با تو هم بازي شدم
چه روزاي خوبي بود ولي افسوس زود گذشت
تا يه چشم به هم زديم روز و هفته ها گذشت
چه روزاي خوبي بود ولي افسوس زود گذشت
تا يه چشم به هم زديم روز و هفته ها گذشت
يادمه روي درخت دوتا دل كنده بوديم
سال بعد از اون كوچه ما ديگه رفته بوديم
شايد اون دلا ديگه خشکيده رو ساقه ها
شايد هم بزرگ شده زير بال شاخه ها
شايد اون دلا ديگه خشکيده رو ساقه ها
شايد هم بزرگ شده زير بال شاخه ها

» خواننده : داریوش
» آلبوم : به من نگو دوستت دارم
» آهنگ : به من نگو دوستت دارم

حالا كه كار تو شده
پر از نيرنگ و ريا
حالا كه دل توشده
فرسنگها دور از خدا
به من نگو دوستت دارم
كه باورم نميشه
نگ وفقط تو رو دارم
كه باورم نميشه
تو بااين چرب زبوني
هي به من دروغ ميگي
ميخواهي گولم بزني
هي به من دروغ ميگي
به من نگو دوستت دارم
كه باورم نميشه
نگو فقط تو رو دارم
كه باورم نميشه
تو با دل شكسته ام
انقده جفا نكن
تو اگه دوستم نداري
اينجوري بد تا نكن
به من نگو دوست دارم
كه باورم نميشه
نگو فقط تو رو دارم
كه باورم نميشه

 

 رسول رستاخیز
ای ابر مرد مشرقی ای کوه
ای نگهبان قدسی خورشيد
روشنایی آتش زرتشت
يادگار صداقت جمشيد
ناجی سربلندی انسان
ای تو پيغمبر ، ای اهورایی
ای برای تو اين هيولاها
همه كوكی همه مقوایی
با كتاب ترانه های من
نه قصيده ، غزل لباس توست
مرد اسطوره ای شعر من
مخمل قلب من لباس توست
با كتاب پدربزرگ من
قصهء رويش تباهء هاست
قصهء امتداد شب تا شب
قصهء ممتد سياهی هاست
دفتر كهنهء پدر اما
پر سوال و گلايه و ترديد
حرف اگر هست ، حرف تنهایی
حرف آیا و حسرت و امید
با پدر ، آرزوی باغی بود
روی خاكی كه شكل مردن داشت
بس كه تن تشنه بود خاك من
پدرم شوق جان سپردن داشت
با من اما سبد سبد ميوه
از درخت غرور باغستان
كوزه كوزه زلال نور و عشق
برای قلب تشنهء انسان
مشرقی مرد پاسدار شرق
معنی جاودانهء اعجاز
خاك اگر خنده كرد و گندم داد
از تو بود ای بزرگ باران ساز
ای رسول برگ رستاخيز
دست حق بهترين سلاح توست
فاتح پاك در زمان جاری
رخش تاريخ ذوالجلال توست

 

 خواننده : داریوش
 آلبوم : فریاد زیر آب
 متن ترانه : به خود رسیدن

بی ھمگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود
 داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمی شود
 بی تو برای شاعری، واژه خبر نمی شود
 بغض دوباره دیدنت، هست و به در نمی شود
 فکر رسیدن به تو، فکر رسیدن به من
 از تو به خود رسیده ام، این که سفر نمی شود
 بی ھمگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود
 داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمی شود
 دلم اگر به دست تو، به نیزه ای نشان شود
 برای زخم نیزه ات، سینه سپر نمی شود
 صبوری و تحملم، ھمیشه پشت شیشه ھا
 پنجره جز به بغض تو، ابری و تر نمی شود

 بی ھمگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود
 داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمی شود
 صبور خوب خانگی، شریک زجه ھای من
 خنده خسته بودنم، زنگ خطر نمی شود
 حادثه یکی شدن، حادثه ای تازه نبود
 مرد تو جز تو از کسی زیر و زبر نمی شود
 به فکر سر سپردنم، به اعتماد شانه ات
 گریه بخشایش من که بی ثمر نمی شود
 ھمیشگی ترین من، لاله نازنین من
 بیا که جز به رنگ تو دگر سحر نمی شود
 بی ھمگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود
 داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمی شود
 بی ھمگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود
 داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمی شود

شاعر : ایرج جنتی عطایی
 آھنگساز : واروژان
 تنظیم : واروژان
 خواننده : داریوش
 آلبوم : فریاد زیر آب
 متن ترانه : برادر جان

برادر جان نمی دونی چه دلتنگم
 برادر جان نمی دونی چه غمگینم
 نمی دونی، نمی دونی، برادر جان
 گرفتار کدوم طلسم و نفرینم
 نمی دونی چه سخته در به در بودن
 مثل طوفان ھمیشه در سفر بودن
 برادر جان، برادر جان، نمی دونی
 چه تلخه وارث درد پدر بودن
 دلم تنگه از این روزھای بی امید
 از این شبگردی ھای خسته و مایوس
 از این تکرار بیھوده دلم تنگه
 ھمیشه یک غم و یک درد و یک کابوس

 دلم خوش نیست، غمگینم برادر جان
 از این تکرار بی رویا و بی لبخند
 چه تنھایی غمگینی، که غیر از من
 ھمه خوشبخت و عاشق، عاشق و خرسند
 به فردا دلخوشم، شاید که با فردا
 طلوع خوب خوشبختی من باشه
 شبُ با رنج تنھایی من سر کن
 شاید فردا روز عاشق شدن باشه

شاعر : ایرج جنتی عطایی
 آھنگساز : واروژان
 تنظیم : واروژان
 خواننده : داریوش
 آلبوم : فریاد زیر آب
 متن ترانه : جشن دلتنگی

شب آغاز ھجرت تو
 شب در خود شکستنم بود
 شب بی رحم رفتن تو
 شب از پا نشستنم بود
 شب بی تو، شب بی من
 شب دل مرده ھای تنھا بود
 شب رفتن، شب مردن
 شب دل کندن من از ما بود
 واسه جشن دلتنگی ما
 گل گریه سبد سبد بود
 با طلوع عشق من و تو
 ھم زمین ھم ستاره بد بود

 از ھجرت تو شکنجه دیدم
 کوچ تو اوج ریاضتم بود
 چه مومنانه از خود گذشتم
 کوچ من از من نھایتم بود
 به دادم برس، به دادم برس
 تو ای ناجی تبار من
 به دادم برس، به دادم برس
 تو ای قلب سوگوار من
 سھم من جز شکستن من
 تو ھجوم شب زمین نیست
 با پر و بال خاکی من
 شوق پرواز آخرین نیست
 بی تو باید دوباره برگشت، به شب بی پناھی
 سنگر وحشت من از من، مرھم زخم پیر من کو؟
 واسه پیدا شدن تو آینه
 جاده ی سبز گم شدن کو؟
 بی تو باید دوباره گم شد، تو غبار تباھی
 با من نیاز خاک زمین بود، تو پل به فتح ستاره بستی
 اگر شکستم از تو شکستم
 اگر شکستی از خود شکستی


جمعه ۱۳۹۶/۰۳/۰۵ 23:26 ........ عمـاد ..... | |

آهنگ های اورجینال داریوش ۳...
ما را در سایت آهنگ های اورجینال داریوش ۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dariushloves3 بازدید : 847 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 21:01